+ قهری ؟
- نه !
+ پس چرا دیگه سر نمیزنی بهم ؟ حرف نمیزنی باهام !؟
- آخه تو دیگه نامحرمی ، یعنی شاید خیلی وقت بود که نامحرم شده بودی و من دیگه نمی تونم حرفامو بهت بزنم
+ ولی اگه آدم حرفهاش رو نزنه ، دق می کنه
- آره ، تو که می دونی ، منم بیکار نبودم و سعی کردم یه محرم تنها برا خودم دست و پا کنم و حرفامو بزنم
+ کاش من می تونستم هنوز محرم حرفهای نگفته ت باشم ، دلم نمی خواد فراموشم کنی
- راستش ، شاید تو این اتفاق تقصیر من هم کم نباشه ، که نیست ولی مهم اتفاقی هست که الان افتاده و دیگه نمی تونم مثل قبل باهات باشم ، برام دعا کن دوست کوچک و غریب و جدیدم بتونه همونی باشه که می خوام
باهات خداحافظی نمی کنم ، هر از گاهی بهت سر می زنم و شاید بتونیم یه حرفایی رو به هم بزنیم ، شاید ...