خانه
شنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۳، ۰۷:۳۶ ب.ظ
پیش آمده برایتان حتما ، اگر هم خودتان نه ، دیگرانی را شنیده اید یا دیده اید
یک موقعی هست تو زندگی که خانه تان برایتان غریبه می شود ، در و دیوارش را نمی فهمید ، دیگر آنجایی که کلی برایتان خاطره ی شاد و غم داشته را برای حرف ها و زندگی تان نمی پسندید ، احساس نامحرمی و غریبگی می کنید باهاش ...
نمی توانید بی خانمان باشید که ، زندگی با همه ی اتفاق هایش در جریان دارد و شما باید خانه ی جدیدی برپا کنید تا همه ی شادی و غم ها ، فراق و وصل ها را با آن شریک شوید ...
در خانه ی جدید شاید غریبتر باشید ، شاید کوچکتر باشد ولی محرم شما می شود کلی و دلتنگی هایتان را سامان می دهد ...
پ.ن : لازم به توضیح نیست که خانه گاهی وسعت دو در دوی یک اتاق است و گاهی یک خیابان و شهر و کشور یا حتی به وسعت یک آدم ...
۹۳/۰۳/۱۷
"مأمن"، جای امنی برای ما.
جایی که احساس امنیت و آرامش میکنیم.
گاهی وقتی به خانه خودمان برمیگردیم،گاهی خانه پدر، گاهی کنار یک دوست، گاهی توی یک پارک، گاهی کنار یک ضریح و ...
این را میفهمم
همه به دنبال آرامش هستیم