گاه گدار

... نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه

گاه گدار

... نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه

گاه گدار

آشفته تر از آنم که می بینی ...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰۱ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۲۰
    دو

۱۳ مطلب در آذر ۱۳۹۱ ثبت شده است


+ ابراز عشق و علاقه از طرف یک زن چجوری میشه فهمید در واقع حقیقی هست یا حقیقی نیست ؟

- همین قدر بگم که هیچی یه روزه یا یه شبه اتفاق نمی افته ؛ نه عشق ، نه نفرت ... ؛ هرچیزی قبلش مهمه و قبلترش و خیلی قبلترش ...

.

.

.

.

+ من اگه میشه فقط می خوام باهات صحبت کنم ، همین ...

- آقا حامد من یک زن شکست خوردم

+ اتفاقاً به همین دلیل ، تجربیات شما ، همین چیزی که امروز به من گفتین ، باعث شد توی گذشته م سرک بکشم

- خوبه ؛ فقط مواظب باش غرق نشی و یک چیز دیگه ...

زخم های آدم سرمایه ست حامد ، سرمایه ت رو با این و اون تقسیم نکن ، داد نکش ، هوار نکش ، آروم و بی سر و صدا همه چیز رو تحمل کن ...

.

.

.

.

+ در و دیوار این خونه داره عذابم میده پریا

- بزار عذابت بده حامد ؛ این تیغ تیزی که به جونت افتاده بزار خراشت بده ، بزار زخمت بزنه ، اونقدر زخمت بزنه تا تیزیش کم بشه 


پ.ن : دیالوگ هایی از فیلم شب یلدا که خیلی دوستش دارم با بازی محمد رضا فروتن و کارگردانی کیومرث پور احمد 

Hossein
۲۹ آذر ۹۱ ، ۱۲:۰۰

فراموشی تقدیر ماست یا تقصیر ما ........... ؟

Hossein
۲۸ آذر ۹۱ ، ۱۲:۰۰

باورت نمی شود 

امّا

غمت 

از خودت 

وفادار تر است ...

Hossein
۲۶ آذر ۹۱ ، ۱۲:۰۰

چقدر زیاد بودی 

در دلم

و

چقدر زیادی بودم 

در دلت 

...

Hossein
۲۶ آذر ۹۱ ، ۱۲:۰۰

دیوانه ات میکنند
مسئله هایی که در ذهنت به جای اینکه حل شده باشند
ته نشین باشند ......................................................

Hossein
۲۶ آذر ۹۱ ، ۱۲:۰۰

- غزل 907 رو از دیوان شمس بخوانید و گوش دهید و در این لذّت برای ما هم دعا کنید !!!


مده به دست فراقت دل مرا که نشاید

مکش تو کشته خود را مکن بتا که نشاید 
مرا به لطف گزیدی چرا ز من برمیدی
ایا نموده وفاها مکن جفا که نشاید 
بداد خازن لطفت مرا قبای سعادت
برون مکن ز تن من چنین قبا که نشاید 
مثال دل همه رویی قفا نباشد دل را
ز ما تو روی مگردان مده قفا که نشاید 
حدیث وصل تو گفتم بگفت لطف تو کری
ز بعد گفتن آری مگو چرا که نشاید 
تو کان قند و نباتی نبات تلخ نگوید
مگوی تلخ سخن ها به روی ما که نشاید 
بیار آن سخنانی که هر یکیست چو جانی
نهان مکن تو در این شب چراغ را که نشاید 
غمت که کاهش تن شد نه در تنست نه بیرون
غم آتشیست نه در جا مگو کجا که نشاید 
دلم ز عالم بی چون خیالت از دل از آن سو
میان این دو مسافر مکن جدا که نشاید 
مبند آن در خانه به صوفیان نظری کن
مخور به رنج به تنها بگو صلا که نشاید 
دلا بخسب ز فکرت که فکر دام دل آمد
مرو بجز که مجرد بر خدا که نشاید


لینک دانلود با صدای استاد عبدالکریم سروش

Hossein
۲۲ آذر ۹۱ ، ۱۲:۰۰

+ داشتم میگفتم ، هنوز هیچی نشده روزی 4 5 تا قرص باید بخورم

- جدّی !؟

+ آره ...

4

5

تا

هنوز هیچی نشده ...

هنوز

هنوز 

.

هیچی نشده !؟

- چیزی شد !؟

+ بی خیال ...

Hossein
۲۲ آذر ۹۱ ، ۱۲:۰۰

این هم حکایت تصویری از حال ما طی چند ماه اخیر ...


حکایت دکتر رفتن ما 

Hossein
۲۱ آذر ۹۱ ، ۱۲:۰۰