گاه گدار

... نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه

گاه گدار

... نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه

گاه گدار

آشفته تر از آنم که می بینی ...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰۱ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۲۰
    دو

سه سالگی

شنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۳، ۰۱:۳۶ ب.ظ

می خواستم برایت بنویسم

زیاد و طولانی ، تعریف کنم، گله کنم شکایت کنم غر بزنم یا هرچی ...

از همه چی بگویم برایت ، زمین و زمان مشخص کنم ، اشک بریزم و ...

خلاصه می خواستم حرف بزنم

کاری که خیلی وقتِ نکردم

برای هیچ کس

امّا نمی دانم ، تو بگذار پای بی لیاقتی من

من حرفم نمی آید ، مثل همین جمعه که آمدم 

آن چند قطره اشک هم تمام عصاره ی جان من بعد از خشکسالی عجیب ، تقدیم به تو ...

حالا هم فقط یک جمله

سه سالگی ات مبارک مادرکم ... 

 

پ.ن : چرا رفتی ............ چرا من بی قرارم ................. به سر سودای آغوش تو دارم ...

۹۳/۱۰/۲۷
Hossein