مرا پیدا کن
در حجم نگاهت
در رویای خیسی
به چشمان سیاهت
مرا پیدا کن
که نو رس یارم
در این شبای سیاهی
نور باران صداتم
مرا پیدا کن
در این کویر بی ستاره
از این شبهای بی سپیده
مرا پیدا کن
مرا پیدا کن
مرا پیدا کن
بخوان مرا که جان بگیرم
در ره عشق تو بمیرم
رسم به آغوشت
نفس بگیرم ...
تویی تمام هستی من
که در رهت بیمار شده
تن من ...
عزیز بهتر از جان من
مرا پبدا کن