گاه گدار

... نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه

گاه گدار

... نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه

گاه گدار

آشفته تر از آنم که می بینی ...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰۱ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۲۰
    دو

۱۳ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۳ ثبت شده است


مرا پیدا کن
در حجم نگاهت
در رویای خیسی
به چشمان سیاهت
مرا پیدا کن
که نو رس یارم
در این شبای سیاهی
نور باران صداتم
مرا پیدا کن
در این کویر بی ستاره
از این شبهای بی سپیده
مرا پیدا کن
مرا پیدا کن
مرا پیدا کن
بخوان مرا که جان بگیرم
در ره عشق تو بمیرم
رسم به آغوشت
نفس بگیرم ...
تویی تمام هستی من
که در رهت بیمار شده 
تن من ...
عزیز بهتر از جان من 
مرا پبدا کن
 

Hossein
۳۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۲۲:۵۴ ۰ نظر

سجاده ام را رو به قبله ی روی ماهت پهن کرده ام ، قد قامت حضورم بر خاطراتت و دستان ملتمسم دعا گوی چشمان مهربانت ...

حمد و ثنایت گویم و قامت رعنایت را می ستایم ، سراسر لبیک حضورم ...
در درگاه قلبت سجادوار به انتظار اجابتم ...
Hossein
۲۹ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۰:۴۷ ۰ نظر

شجاعت آنجاست که با تمام وجود بتوانی غرورت را کنار بگذاری ، به اشتباهت اعتراف کنی ، طلب بخشش کنی و برای رضایت و جبرانش بکوشی

Hossein
۲۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۸:۱۹ ۲ نظر

علی زخمی و خمار به خونه می رسه ، برای زخمش دنبال پماد می گرده ، زنگ می زنه خونه ی هانیه که حالا دیگه پیشش نیست و به بهونه ی پماد شروع می کنه به خوندن این ترانه ...

تنهای بی یه سنگ صبور ، خونه ی سرد و سوت و کور ، توی شبات ستاره نیست ، موندی و راه چاره ای نیست ، اگر چه هیچ کس نیومد ، سری به تنهاییت نزد ، اما تو کوه درد باش ، طاقت بیار و مرد باش
Hossein
۲۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۹:۱۸ ۰ نظر

دلم تنگه برای روزهای با تو بودن

دلم تنگه برای اون شبای عاشقانم
دلم تنگه برای روی ماهت در دیدگانم
بیا تا باز هم پیش پای تو بمیرم
منم آن گرفتار کوی مهربانیت
دلم تنگه برای لحظه های همنشینی
دلم تنگ و تو رو کم داره دستام
تویی آغاز و پایان و سرانجام
دلم تنگه بیا آروم جون باش
منو از من بگیر و تا ابد باش
بیا ، من رو به تو هستم همه عمر
دلم تنگه عزیز بهتر از جون
دلم تنگه ، نفس هام رو به آخر
تو می تونی بشی پایان این درد
من ، چشمان انتظار یک نگاتم
دلم تنگ و گرفتار صداتم
بیا بشکن سکوت رو ای گل من
دلم تنگه ، دلم تنگه ، دلم تنگ ...
Hossein
۲۰ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۲:۰۴ ۰ نظر

امروز همش یاد این شعر بودم 

" چو اسیر توست اکنون ، به اسیر کن مدارا ... "
Hossein
۱۷ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۰:۱۱ ۰ نظر

تصور کنید کنسرتی رفتید با شرکت ارکستر سمفونی ارمنستان ، رهبر ارکستر لوریس چکناواریان و خواننده استاد شهرام ناظری

یعنی ساز کلاسیک با صدای سنتی ایرانی ، همین طور غرق لذت و شعف هستید برای صدا و نوا که یکهو یک نفر کارتان را تمام می کند
نگاه می کنید می بینید استاد ناظری ، جناب سعدی را از چندین قرن پیش آورده و با صدای خواستش در صورتتان می نگرد و می خواند ...
" عشق داغیست که تا مرگ نیاید نرود
هر که بر چهره از این داغ نشانی دارد "
پ.ن : درود به همشون
Hossein
۱۵ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۹:۳۵ ۱ نظر

دل دریاییت رو باز کن روبم

بزار از عطر تو ، من جون بگیرم
پریشون کن دوباره اون موهاتو
بزار با دیوونه بازی هام اوج بگیرم
نگیر لبخندتو از روی چشمام
می خوام خواب ترانه باز ببینم
شبیه بوی بوسه زیر بارون
بشم مست تو و بازم بمیرم
Hossein
۱۳ ارديبهشت ۹۳ ، ۱۱:۰۱ ۰ نظر