وقتی تو هستی
برات می خونم از جون و
برات میمرم آروم و
تویی تنها بهار من
که مست بوی گلهاشم
هوای تو دل انگیزِ
نفس های تو آتیشِ
قسم بر چشمهای بیتابت
دلم غرق تماشاتِ
چقدر دوست داشتنت خوبِ
چقدر قلبم ، با تو آرومِ
بهای این دل خسته م
فقط یک لحظه دیدارِ
بیا بارون شو و یک ریز
ببار بر خاطراتت باز
بزار دیوانه ترشم من
که ریشه دار تر بشه این احساس
من از دردهای این دنیا
زخم های زیادی بر تنم دارم
ولی وقتی تو هستی پیشم
قدم هایم را محکمتر بر میدارم ...
خدایش حال کردم .
مرسی .