گاه گدار

... نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه

گاه گدار

... نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه

گاه گدار

آشفته تر از آنم که می بینی ...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰۱ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۲۰
    دو

نماز می خونم

جمعه, ۱ آذر ۱۳۹۲، ۱۱:۴۴ ب.ظ

 

بعدش می بینی یه چیزی تو زندگیت گم ه

یه چیزهایی دیگه نیست و تو تنها مانده ای ، دردهایی داری عمیق که آن سرش ناپیدا ، که همراهت هست مثل سایه دنبالت ه ، تو را توان مقابله با آن نیست ، دوباره یادت می آید ...
کفش هایت را در می آوری ...
او به تو تنفر یاد نداده ، او به تو نفرین نیاموخته ، او ذات پاکیست که تو در خوشی ها بی خیالش بودی ، فراموشش کردی
آره ...
خودت را گم کرده ای و دنبال گمشده می گردی !؟ ؛ وگرنه او که پیدای پبداست ...
اونجاست که با تمام وجودت سر به خاک می نهی و ...
سبحان الله ، سبحان الله ، سبحان الله ...
۹۲/۰۹/۰۱
Hossein

نظرات  (۳)

التماس دعا .
پاسخ:
محتاجیم به دعا آقا ...
یه جمله از شما خیلی منو تکون داد
کدوم جمله ؟ بگو شاید خودم هم تکون خوردم .( این رو جدی میگم .)
پاسخ:
پدر مادرها آدم های بدبختی هستن
خیلی بهش فکر کردم ، بعد دیدم بالاتر از اونها خدایی هست که فراموش شده
خیلی حالم بد شد ، دیدی که ؟ انقد که می خواستم نباشم
بعد از همه ی این اتفاق ها تصمیمات جدیدی گرفتم
در جریان که هستی

به خود خدا قسم هستم باهات تا تهش البته اگر خودت بخوای .

یاعلی

پاسخ:
ممنون
شما ثابت کردی برادری رو در حق من

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی