مسافر
چهارشنبه, ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۰:۲۹ ق.ظ
واسه لحظه های گم شده تو شب
دل من در حسرت یه بارونه
کاش یکبار هم نوبت ما بشه که
آرزوهامون ، قلب زمان رو بشکنه
خسته شدم از بس این ، چرخِ فلک
به کام دیگران ، رو شونه های ما دوید
پس دل ما کی بهار رو می بینه
اینجا زمستون پشتِ زمستون میرسه
ما برای زندگی جز هوای تو نمی خوایم
تو کجا رفتی که بی نفس شدیم
همه ی حرفامون شده یه بغض
که اونم بدجوری گلوگیرمون شده
برای مسافر دلت توی این راه پر خطر
تو دعا کن ، شاید خدا هم دلش به رحم بیاد
۹۲/۰۲/۱۸