گاه گدار

... نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه

گاه گدار

... نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه

گاه گدار

آشفته تر از آنم که می بینی ...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰۱ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۲۰
    دو

غم

دوشنبه, ۲۶ فروردين ۱۳۹۲، ۰۵:۴۹ ب.ظ

 

چه غمی داره اگه یک روز

گلت رو پژمرده ببینی

گوشه ی خلوت عمرش

قطره ی شبنم بچینی

چه سنگینی ای داره

وقتی ماهت پشت ابرِ

میشه یک ظلمت مطلق

خونه و زندون نداره  

وقتی سنگینی سایه ی یک وحشت

تمام روز پا به پات هست

بهترین روز خدا هم

واسه تو حرفی نداره

آخه مجنون بی لیلی

دیگه دیوونگی نداره

تا تو هستی توی دنیام

دل من بی قراره

طاقت ناراحتیت رو

حتی یک نفس نداره

باشه من لایق نبودم

امّا نخواه ساکت بمونم

 میمیرم و از یادت

یک لحظه کم نمی گذارم 

۹۲/۰۱/۲۶
Hossein

نظرات  (۳)

چه غمی داره اگه یک روز

گلت رو پژمرده ببینی

چه غمی داره

چه غمی

پاسخ:
مرسی که سر زدی
مثل همیشه پر احساس .
منتظر کارهای دیگه هستم .
پاسخ:
ممنون و سپاسگذار
این حس ترس لعنتی همیشه هست
تنهایم نمی گذارد
آن فکر وحشتناک
کابوس بودنش
رهایم نمی کند
ای کاش می گذاشت و می رفت برای همیشه
و خالی می شد درونم از این اضطراب
و آخرین بازدمم که پر بود از بویش را می سپردم به باد تا ببرد به دورترین نقطه
و حتی لحظه ای دیگر به یادش نیفتم
پاسخ:
تنت را پر کن از یک حس تازه 
دنیایت ارزش نگه داشتن این هوا را ندارد 
پرواز هم ممکن می شود 
اگر بخواهی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی