گاه گدار

... نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه

گاه گدار

... نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه

گاه گدار

آشفته تر از آنم که می بینی ...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰۱ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۲۰
    دو

چه باشی ، چه ...

شنبه, ۳۰ دی ۱۳۹۱، ۱۲:۰۰ ب.ظ

عاقل هزار دلیل دارد که

تمام کُنَد مزرعه ی مهربانی اش را

برود ، یک جور که انگار جاده ای نبوده

که خراب کند پل نگاهش را به نگاهت

اصلاً

تحسین همه ی خردمندان عاقل اندیش را می خرد

اما دیوانه

بی دلیل

با هر تپش نور

تو را یاد می کند

به مهربانی ات ، به خوبی هایت

چه باشی ، چه ...
۹۱/۱۰/۳۰
Hossein

نظرات  (۴)

عاقل به کنار آب تا پل می‌جست
دیوانه پا برهنه از آب گذشت
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند
کاشکی بدونیم کی باید عاقل باشیم کی دیوانه
اره خوب بعضی وقتها وقتی به 2 راهیه عقل و دیوانگی میرسی باید یکی رو انتخاب کنی اونجا باید عاقلانه به سمت دیوانگی بری . البته این دیوانگی حدش پایین تر از اونیه که نا خوداگاه دچارش میشی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی