گاه گدار

... نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه

گاه گدار

... نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه

گاه گدار

آشفته تر از آنم که می بینی ...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰۱ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۲۰
    دو

پیرمردیست در من

سه شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۱، ۱۲:۰۰ ب.ظ

پیرمردیست در من

حیران

از سرگشتگی جوانی اش بیمار

چشمانش هنوز منتظر

در هیاهوی طوفان روزگار

دست و پاهایش می لرزد

از غم و هجری بی فرجام

پیرمردیست در من

آرام

خو گرفته به تنهایی خویش

بی تفاوت ز گذشت ثانیه ها

می کند از عمر ، عبور

در پی حادثه ای که برگرداند به او

آن خاطر آشفته ی یار

پیرمردیست در من

خسته

که تمام احساس از تنش رفته

مرگ خود را می بیند هر روز

در هوای ابریِ خانه

دست و پا می زند در غم

که شاید زنده شود یک دم

آن آرزوی شیرینی

که از خاطرش رفته

پیرمردیست در من ...

۹۱/۱۰/۱۹
Hossein

نظرات  (۲)

خیلی قشنگ بود . دقیقا شبیه حس حال منه . خیلی بهم چسبید . مرسی
مرسی .خیلی خوب . فقط میماند درک من از انتظار پیرمرد برای برگشتن" آن خاطر آشفته ی یار " .
پیرمرد اگر منتظر است ، چرا انتظار خوب ندارد  و آشفتگی یار را میخواهد همچنین در بالا آمده هجری بی فرجام ، که خود هجر بی فرجامیست  .
هوای ابری خانه بی نهایت زیباست .موفق باشی . منتظرم .
پاسخ:
سعی  میشود بهتر شود  

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی