بدرقه ت چشمای خیسم
دوشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۱، ۱۲:۰۰ ب.ظ
به خودم می پیچم از درد
در شب سیاه تن سرد
واسه آغوشی که گم شد
در شب بارونی سرد
از همان لحظه که رفتی
شب و روز من یکی شد
نفس های بی تو بودن
آه سرد پشت شیشه ها شد
توی ثانیه های بی تو
خاطراتت می درخشه
یاد زخم هایی که روی سینه م
جا می مونه تا همیشه
تو میری سفر سلامت
بدرقه ت چشمای خیسم
گل گلدونه ی باغچه
دیدار ما به قیامت ...
۹۱/۰۹/۱۳