مگه میشه
چهارشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۲، ۰۲:۵۱ ب.ظ
وقتی هر ثانیه ی زندگیم رو
رج به رج از تو می بافم
مگه میشه باورش کرد
من به یاد تو نباشم
وقتی لحظه های نابم
با غم عشق تو تَر شد
مگه میشه بی خیالِ
درد و رنج های زندگیت شد
وقتی تو تمامِ ، معنایِ
سیاه مشق های من هستی
مگه میشه دچار فراموشی شد و گم شد
اگه تو بخوای ، میگم چشم ...
مگه میشه حرفت رو رد کرد
امّا باور کن نمیشه ...
تو که من رو خوب میشناسی
...
۹۲/۰۳/۰۸
وقتی هر ثانیه ی زندگیم رو
رج به رج از تو می بافم