گاه گدار

... نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه

گاه گدار

... نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه

گاه گدار

آشفته تر از آنم که می بینی ...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰۱ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۲۰
    دو

حکایت

يكشنبه, ۸ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۰:۵۲ ق.ظ

 

 

 

حکایت تو

قصه ی باد و باران بهاری نیست

که بیاید و

حالا گیرم برای آنی هوایی تازه کند و برود

***

برای یک دل خسته

تابش نور و گرمای هر لحظه ای بانو

تو خودِ رنگی در خاکستریِ احوالِ پریشانِ ماه و ستاره

***

چه بگویم که بلندای باور من

به عمق چشمات را نشان دهد

که بدانی تمام این با ارزشترین را ساده به دست نیاورده ام

***

حالا اگر از کنار این بغض گذشتی

کمی در معنای کلمات فروخورده اش جستجو کن

حتماً گلی را خواهی جست

که ریشه اش

در قلب و جان باغبان است

 

 

۹۲/۰۲/۰۸
Hossein

نظرات  (۱)

که ریشه اش ....
مرسی پر از حس بهاری .

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی