گاه گدار

... نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه

گاه گدار

... نوشته های گاه و بی گاه یک دیوانه

گاه گدار

آشفته تر از آنم که می بینی ...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰۱ بهمن ۹۳ ، ۰۹:۲۰
    دو

دردِ دل

سه شنبه, ۱۰ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۲:۳۲ ب.ظ

 

دلا دیدی کجای قصّه جا موندی ...

گلی دیدی

شدی عاشق

تمام راه را خوابیدی

ببین چند سال از آن روز سفر رد شد

بهار آمد

زمستان شد

تو در رؤیای گل ماندی

تمام لحظه ها را

برایم از او می گفتی

از آن عشق خراباتی

هوای خوش ریحانی

تمام رنگ دل انگیزش و آن عطر نفسگیرش

چشمات غرق تماشا بود

وقتی میگفتی از نامش

از همان موقع فهمیدم

تو دیگر از آن من نیستی

خودت جای دیگه گیری

سراغی از ما نمیگیری

من اما ماندم پای تو

شدم سنگ صبور تو

هر وقت دیدم شدی نمناک

با تو همدرد شدم

مُردَم

امان اِی دل ؛

تو هنوز هم تازه ای

خوبی ...

هنوزم در هوای گل

تویی که مست و طربناکی

من امّا پوسیده ام انگار

گرد پیری آشفته ام کرده

برای یک تن بی دل

باقی نمانده است عمری

...

۹۲/۰۲/۱۰
Hossein

نظرات  (۳)

من این شعر رو به زبان عامیانه خونم خیلی قشنگ بود . دلیل عامیانه خوندنم هم درد دل گونه بودن شعر بود . مثل اول شعر
ببین چند سال از آن روز سفر رد شد
کسی جز تو نمیدونه
چقدر محتاج دیروزم
بگو برگرده اون لحظه
که من یک عمره میسوزم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی